اینجا بر تخته سنگ...
پشت سرم یک دیوار
رو در رو چیزی مرا نمی خواند!
سپید نپوشیدم امّا موهایم سیاه بودند
و روزگار خودش را تطبیق داد!
می فهمی؟ همیشه همه خودشونو با بدی ها تطبیق می دن!!
چیزی ازش نفهمیدم.
چیزی ازش نفهمیدم.