حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!

حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!

عجب فصل بی مرز و پر وحشتی ست

 

عجب خدای بی درد و بی درکی داریم ما....!

نظرات 1 + ارسال نظر
م س ا ف ر پنج‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:07 ق.ظ http://mosafereaseman.mihanblog.com

بمیرم برای خدا که همه ما وقتی قاطی می کنیم همه چیزو میندازیم گردنش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد