حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!

حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!

حالا من هستم و تن رفته به باد

واسه من شعر و سخن رفته به باد

منم و وحشت تردید یه عشق

به گمونم دل من رفته به باد...

...نه...

عشق؟ آره


نظرات 1 + ارسال نظر
سعید جمعه 6 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 06:35 ق.ظ http://www.saeid-abester.blogsky.com

وبلاگتون خیلی قشنگ بود به من هم سری بزن ممنون میشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد