حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!

حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!

سارا

روی یک تاقچه ی سنگی

میون دو قاب رنگی

بودن من و تو باهم داره تصویر قشنگی

....

چه عکس هایی . چه روزهایی ...

و چه عکسی من امروز از تو دیدم

و کاشکی تو  لا اقل در ذهن من برای همیشه  همان سارای دوست داشتنی

باقی میموندی...!
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد