حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!

حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!









و واقعا ... عشق... در چندمین درجه ی مشکلاتیه که من باید
 
باهاشون مبارزه کنم و باهاشون بسازم... ممکنه باورت نشه...
نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 23 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:20 ق.ظ http://harfeaval.blogsky.com

الناز شنبه 23 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:28 ق.ظ http://www.tarahaee.tk

سلام
والا من فکر نمیکنم عشق مشکل باشه؟ یعنی اگه بخوایم به چشم مشکل بهش نگاه کنیم دیگه چه زیبایی میتونه داشته باشه؟

گمنام مرد شنبه 23 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:46 ق.ظ http://sogand-ke.blogsky.com

سلام مهربان .
زندگی هیچ انسانی بی مشکل نیست .. یکی کم و یکی زیاد ولی هست .... اما عشق مشکل نیست . وقتی که عاشقی می شوی بر سر در آن می نویسند خوب بخند لی فردا باید گریه کنی .
بدرود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد