حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!

حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!

اینبار واقعا من دارم قصه میگم

من دارم واقعا تلاش میکنم

من دارم قصه ها رو مرور میکنم

و نکات مثبتو به کار میگیرم تا شاید قصه ای نو نوشته شود
نظرات 1 + ارسال نظر
من پنج‌شنبه 21 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 02:13 ق.ظ http://pardismadhouse.blogsky.com

باشه ما منتظریم.. یکی بود یکی نبود.. غیر از خدا فقط خود خودش بود!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد