حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!

حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!

تومور ها رو ولش....

چیزی بد تر از تومور یا شایدم بهتر که میتونه یه لحظه بکشه و تمام

یه زخم روی گردن که به خاطرش یه هفته نمیتونم هیجا برم......
ملت بیاین اینجا رو ببینین
نظرات 2 + ارسال نظر
فرید شنبه 16 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:41 ق.ظ http://pashew-life.blogsky.com

سلام
وبلاگ خیلی زیبایی دارین تبریک میگم
مطالب و شعر بسیار زیبایی نوشتی موفق سر بلند وپیروز باشید دوست داشتی به منم سر بزن خوشحال میشم

سفرکرده شنبه 16 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:46 ق.ظ http://www.safarkarde.blogsky.com

دلت زخم نشه عزیز .....
پس من چی بگم که دلم واسه زخم های مهربون زندگی تنگ شده .... بد تر از تومور نیست .... بی خیال زخم و ....
یه مرهمی از عاطفه بذار روش خوب میشه .....
جدا میگم .... راستی خیلی فرق میکنه
دلت دریا
یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد