حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!

حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!

آزی...:فکر کن یکی کم شده

چرا تنها باشی... فقط من مگه تولیستتم ....

با یکی دیگه حرف بزن...

به خدا من نمیتونم با اونا اونجوری که با تو بودم حرف بزنم

( هر چند میدونم تو زندگی من یه عابر تنها نبودی

وقتی با من بودی هم تنها نبودی امّا هیچ معلوم نیست که
 
آخری نباشی  ..)
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد