حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!

حرف های من در کُما

در کما نیستم! از بیمارستان مرخص شدم و راهی تیمارستان هستم.. ماجرای آن چهار نفر را می گویم!

و تو خانم نویسنده ی ماهی سیاه کوچولو هنوز انقدر کودکی که نمیفهمی

به کما رفتن یه وبلاگ که توش روزی حداقل یه پست نوشته میشه یعنی...

به کما رفتن قلب یه آدم ..
نظرات 2 + ارسال نظر
باران س سه‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 02:43 ب.ظ http://ghoorbagheyesabz.blogsky.com

این خانومو نمیشناسم اما می دونم قلب شما هیچ وقت به کما نمیره......برای قلبی که می تپه و شوق نوشتن داره کمایی وجود نداره.......
هستی...ادامه میدی و می درخشی....
پاینده باشی

... چهارشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:52 ق.ظ

حرفام رو تو وبلاگت تو پرشین بلاگ گفتم .....کود ک بودن ...یادم میمونه !!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد