هوای جاده کویری بود..
و من یک اس ام اس دادم به هرکس!
گفتم لااقل ترانه ای بگو که با ما بسازد!
گفت هنوز سیاوش را زمزمه کن...
و من هنوز همانی هستم
که هنوز را زمزمه می کنم!!!
ها؟آره؟
چه جاده ی بدی بود..
دستخوش.....اشکهایم را کجا خواهی نوشت؟
دستخوش.....اشکهایم را کجا خواهی نوشت؟